جمعه, ۶ آذر ۱۳۹۴، ۰۱:۳۸ ب.ظ
الاغ پیر فرصت طلب
الاغ پیر فرصت طلب
کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی توی یک چاه بدون آب افتاد.
کشاورز هرچه سعی کرد نتوانست الاغ را از توی چاه بیرون بیاورد.برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد،
کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و زیاد زجر نکشد.
مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند
و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می امد سعی می کرد روی خاک ها بایستد.
روستایی ها همین طور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ همین طور به بالا آمدن ادامه داد
تا اینکه به لبه چاه رسید و بیرون آمد.
مشکلات زندگی مثل تلی از خاک بر سر ما می ریزند و ما دو انتخاب داریم:
اول اینکه اجازه دهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند
دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود